فهرست مطالب

نشریه زبان و فرهنگ ملل
پیاپی 3 (بهار و تابستان 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/04/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • ابوالفضل خوش منش * صفحات 11-39

    تحولات مربوط به نهضت سرزمین های اسلامی در دو سده اخیر، در خور مطالعات از نقطه نظرهای متعددی است و هنوز جای واکاوی زوایای مختلفی از آن وجود دارد. یکی از این زوایا، جانب زبانی و ادبی این خیزش در سرزمین های مزبور است. مقاله حاضر می کوشد این موضوع را ذیل سه محور عمده: زبان مشترک جهان اسلام، زبان به مثابه مولفه مهم هویت، و نیز نظم و نثر روشنگری و همدردی در میان امت اسلامی و عایله بشری در دو سده اخیر مورد بررسی قرار دهد. مقاله از ضرورت توجه به ظرفیت های زبانی می گوید و نیز از تعهد و رسالتی که زبان در دنیای امروز و در بین الملل اسلامی می تواند داشته باشد. امت اسلامی در زمان حاضر به موضوع زبان باید نگاهی ویژه و دوباره داشته باشد. هم به زبان قرآن که پایه و مایه دیانت و دانش و اندیشه و بینش اوست؛ هم به زبان های بومی برای تحکیم و تقویت و فزونی کارآیی های آن و تقویت مولفه های هویتی، و هم در حد نیاز به زبان های جهان غرب - که در دوران استیلا و استعمار قدرت های جهانی بر سرزمین های اسلامی تحمیل شده اند و امروز بهره های مثبتی از آن ها برای ارتباطات بین المللی می توان برداشت.

    کلیدواژگان: بیداری اسلامی، بین‌الملل اسلامی، بُعد فرهنگی بیداری اسلامی، ادب بیداری و بین‌الملل اسلامی، ادب شرق
  • محمد فولادی * صفحات 41-63

    داد و ستد زبان ها یکی از مباحث مهم در زبان و ادبیات هر کشور و تعاملات فرهنگی ملل به شمار می آید. وام واژه هایی که در زبان های گوناگون جا به جا می گردد، تنها یک عنصر زبانی محض به شمار نمی رود بلکه واژه ها، ترکیب ها و نشانه های زبانی به همراه خود عناصر فرهنگی، اجتماعی زبان  را نیز منتقل می کنند؛ گرچه این انتقال و تاثیرگذاری بسیار ظریف و نامحسوس و کند می نماید،ولی تاثیر آن بسیار واقعی و گاه پایدار است.  زبان فارسی به عنوان یکی از زبان هایی که تا قرن ها، پس از زبان عربی، زبان دین و علوم اسلامی و انسانی به شمار می آمد و بسیاری از منابع و آثار و علومی مانند عرفان،کلام، فلسفه، طب، نجوم و جز آن به زبان فارسی گفته و نگاشته می شد؛ همان نکته ای که رهبر فرزانه بر آن تاکید دارد که زبان فارسی باید به زبان مرجع علمی دنیا تبدیل شود.در این مقاله سعی بر این بوده که با بررسی مباحث مطرح شده از سوی صاحب نظران و مقالات مهمی که موضوع تبادل فرهنگی ملل از طریق زبان و ادبیات فارسی را بر رسیده اند، برخی از نمودهای تاثیر زبان فارسی در زبان کشورهایی مانند  فرانسه، ایرلند، قزاقستان و جز آن واکاوی گردد. این بررسی  نشان داد زبان فارسی بر دیگر زبانها تاثیر نهاده و واژه هایی از این زبان در زبان های دیگر راه یافته وآثار شاعران بزرگی چون حافظ، سعدی، فردوسی، پروین اعتصامی و نیما به زبان هایی مانند انگلیسی، فرانسوی، قزاقی، بوسنیایی، ایرلندی و لبنانی ترجمه شده و در تعامل فرهنگی و زبانی ملل موثر بوده است.

    کلیدواژگان: زبان، فرهنگ، تعاملات زبانی، زبان فارسی، فرهنگ ملل
  • سید محمد ساداتی نژاد*، وحید مصاحبی محمدی صفحات 65-96

    در این مقاله ابتدا به سابقه و تاریخچه جریان های فرهنگی در جهان اسلام و آثار و پیامدهای آن بر جهان اسلام پرداخته شد. به همین منظور، ابتدا مروری بر بعضی جریان های فرهنگی در شیعه و سنی شامل خوارج، مرجیه، اشاعره و معتزله، تصوف، کیسانیه، زیدیه و اسماعیلیه انجام شد؛ ولی به عنوان بررسی موردی، در جامعه سنی، 4 جریان وهابیت، اخوان المسلمین، سلفی جهادی و تکفیری ها و در جامعه شیعی، 4 جریان مشروطیت، بهاییت، انجمن حجتیه و انقلاب اسلامی از جریان های فرهنگی معاصر، انتخاب شد و آثار و پیامدهای هر یک بر جهان اسلام و نظام بین الملل معاصر مورد کنکاش قرار گرفت. پس از بررسی رویکرد هر یک از جریان های فرهنگی فوق در جهان اسلام و بررسی تاثیرات و پیامدهای هر یک از 8 جریان انتخاب شده بر جهان اسلام و نظام بین الملل، نتیجه گیری مقاله این بود که هیچ کدام از این جریان ها، از موفقیت برخوردار نبوده، برخی از آن ها نیز علی رغم بعضی جنبه های مثبت، درنهایت با شکست روبه رو شدند. در این میان، تنها جریان فرهنگی انقلاب اسلامی موفق شد به تاثیرگذارترین و عمیق ترین جریان فرهنگی جهان اسلام تبدیل شود و آثار مثبتی را بر جهان اسلام از نظر احیای اسلام سیاسی ایجاد کرده، به مقابله با نظام سلطه بپردازد و با تشکیل جبهه مقاومت و پیروزی های چشمگیر آن در منطقه غرب آسیا، به تنها الگوی فرهنگی موفق در جهان اسلام تبدیل شود.

    کلیدواژگان: جریان فرهنگی، جهان اسلام، رویکرد، انقلاب اسلامی، نظام بین الملل
  • علی ابراهیم پور * صفحات 97-119

    جریان شناسی از پدیده های نوپیدای عرصه های علم و فرهنگ و سیاست در جامعه ی ایران است و جلسات و نشست ها و آثار متعددی با این عنوان برگزار و تولید می شود؛ اما به دلیل نبود چارچوب نظری مشخص و انضباط علمی، محققان هر یک با گرایش های فکری و دغدغه های فرهنگی و جهت گیری های سیاسی خاص خود و بر اساس الگوی نظری پذیرفته شده شخصی آگاهانه و غیرآگاهانه خود، به مقوله بندی اندیشه ها و طبقه بندی کنش گران فرهنگی و توضیح پدیده های تاریخی، فکری و اجتماعی می پردازند و این امر سوءتفاهم ها، تشتت آراء و درهم ریختگی معرفتی را به دنبال داشته و مخاطبان را دچار سردرگمی و تحیر کرده است. بنابر بررسی صورت گرفته، جریان شناسی نه در حد یک سری مباحث ژورنالیستی، بلکه بایستی به عنوان یک دانش میان رشته ای مورد تحقیق قرار بگیرد. طبق این بررسی، جریان شناسی دانشی است که یکی از حقایق اجتماعی را به عنوان موضوع خود برگزیده که عبارت است از «جریان». همچنین جریان نیز عبارت است از پدیده ی اجتماعی متشکل از مجموعه ی اصول و فروض معرفتی (نظام مشترک معنایی) بوده که جمعیتی نظام یافته (مدیریت شده) بر اساس آن عمل کرده و اثر می گذارند. جریان حقیقتی متشکل از ارکان متعدد است که با یکدیگر در ارتباط اند و جریان را به صورت یک سیستم شکل می دهند. این مقاله در تلاش است تا در راستای تثبیت و تقویت هویت دانشی «جریان شناسی»، از طریق تحلیل منطقی تعریف این دانش و بررسی تولیدات موجود، ضرورت، فواید و مزایای جریان شناسی را توضیح داده تا از این طریق، اهمیت پرداختن به جریان شناسی –آن هم بر اساس انضباط های مشخص علمی و روش شناسانه که جزو مقتضیات هر دانش است- هرچه بیشتر روشن گردد.

    کلیدواژگان: مفهوم شناسی، جریان، جریان شناسی، دانش جریان شناسی، ضرورت شناسی
  • احمد اولیایی* صفحات 121-168

    جریان شناسی فرهنگی در عرصه بین الملل مهم ترین مقدمه برای ورود به عرصه تبلیغ بین الملل است. اما خود جریان شناسی فرهنگی بین الملل نیاز به طی مقدمات و آشنایی با وضع فرهنگی جهان و نظریات فرهنگی بین الملل دارد. جریان های فرهنگی همیشه بر مبنای مکاتب نظری و نظریه های فرهنگی شکل می گیرند و از اصول و مبانی آن ها پیروی می کنند. لذا لازم است این مبانی و نظریات مورد ارزیابی قرار گیرد و نقش آن ها در شکل گیری جریان های فرهنگ مشخص شود. بررسی تمام نظری های موثر در جریان شناسی فرهنگی بین الملل در این مقال نمی گنجد اما به جهت اهمیت نظریه  جهانی شدن، چیستی این نظریه و تاثیر آن در جریان شناسی فرهنگی مساله اصلی این مقاله است. بنظر می رسد خاص گرایی فرهنگی، تحول فرهنگی، امپریالیسم فرهنگی و همگونی فرهنگی ناشی از جهانی شدن می تواند جریان های فرهنگی خاص و قابل توجهی را نیز شکل دهد.

    کلیدواژگان: جریان شناسی فرهنگی، تبلیغ بین الملل، جهانی شدن، نظریه های فرهنگی، تحول فرهنگی
  • حسین عبدالمحمدی*، محمدعلی توحیدی صفحات 143-168

    تحولات اجتماعی به عنوان فرآیندی که در آن، برای رسیدن به رفاه و کیفیت مطلوب زندگی، عدالت اجتماعی، امنیت و انسجام ملی تلاش صورت می‎گیرد ؛ رابطه مستقیم با فرهنگ به عنوان هویت دهنده انسان در زندگی دارد. رابطه فرهنگ با تحولات اجتماعی آن چنان عمیق است که هرگونه تحول بنیادین در زندگی فردی و اجتماعی انسان وابسته به آن است. فرهنگ مبتنی بر عقل و فطرت، تامین کننده امنیت، رفاه،  وحدت و انسجام ملی، همزیستی مسالمت آمیز، عدالت اجتماعی، آموزش، بهداشت، مسکن ووو که عمدتا به عنوان شاخص های رفاه اجتماعی مطرحند می باشد. همچنین محرومیت از فرهنگ درست موجب انحطاط همه جانبه خواهد بود. بهترین نمونه برای نقش بنیادین فرهنگ در تحولات اجتماعی شیوه پیامبران الهی از جمله پیامبر خاتم (ص) برای توسعه اجتماعی است پیامبر خاتم (ص) برای تحول بنیادین اجتماعی در جامعه فرو افتاده حجاز، مهم ترین و اولین کاری که انجام داد این بود که باورها و ارزشهای آن جامعه را اصلاح کرد. و از این راه، توانست توسعه اجتماعی گسترده ای در حجاز ایجاد کند. و مهم ترین رکن فرهنگ  باورها و ارزشها می باشد. در این مقاله، رابطه فرهنگ و تحولات اجتماعی با بررسی چگونگی توسعه اجتماعی در عصر پیامبر اکرم (ص) و نقش باورها و ارزشهای دینی در آن مورد بررسی قرار می گیرد.

    کلیدواژگان: محمد(ص)، فرهنگی، اجتماعی، حجاز، توسعه، عصر نبوی
  • محمدصادق حسین زاده*، السید مصطفی زکی یحیی صفحات 169-190

    العولمه ظاهره غیرت النظام العالمی، وانتجت فرص وتهدیدات فی آن واحد و ان التعرف علی العولمه ومواقفنا الإسلامیه تجاه ها یعد نقطه انطلاق لخلق التدابیر والآلیات التی من شانها ان تتجاوز التحدیات والغزو الثقافی العالمی الذی تظهر فی عملیه العولمه. حاولنا فی البحث دراسه عملیه العولمه وصداها فی العالم الإسلامی، وبطریقه وصفیه –تحلیلیه مستفیدا من النصوص الموجوده فی المکتبات والمقالات المنتشره فی الموضوع لنحصل علی التدابیر التی یجب ان تتخذ لصیانه تراثنا الحضاری، ولنصل إلی علاقات متبادله وبنآیه  حتی لا نخسر ایجابیات العولمه. من اجل هذا و ذاک یلزم علینا ان ناطر موقفنا تجاه العولمه من خلال إحیاء الثقافه الإسلامیه فی عالمنا الإسلامی و یجب ان یکون إصرارنا علی المواجهه مع العولمه من خلال بناء الذات انطلاقا من مقوماتنا المادیه والمعنویه بسبب العمل الجاد فی الاکتفاء الذاتی فی الاقتصاد والسیاسه والثقافه و مفروض علینا مسبقا ان تکون مواجهتنا مع عملیه العولمه فی ضل تلک التحدیات مواجهه نشطه وغیر سلبیه.

    کلیدواژگان: العالم الإسلامی، التحدیات، الثقافه، العولمه، التحدیات الثقافیه لظاهره العولمه
  • خوله مهدی شاکر الجراح * صفحات 191-219

    انطلاقا من قول الإمام علی (علیه السلام) (ذلک القرآن فاستنطقوه ولن ینطق ولکن اخبرکم عنه، الا إن فیه علم ما یاتی والحدیث عن الماضی ودواء دایکم ونظم ما بینکم) (الرضی، 1414 ه، خ: 158، 256) فإن القرآن لن ینطق إلا باستنطاق الآیات من خلال ربط بعضها ببعض والخروج بنتیجه وهی إجابه القرآن عن ای سوال او موضوع او مشکله، ذلک ان القرآن کتاب دایم للجمیع یخاطب الناس کلهم ویرشدهم إلی مقاصده، وقد تحدی فی الکثیر من آیاته العقل البشری علی الإتیان بمثله واحتج بذلک علی الناس، ووصف نفسه انه النور والضیاء والتبیان لکل شیء0فمما یعانیه مجتمعنا الإسلامی والعراقی هو اسلوب الحوار الثقافی الناجح مع الطرف الآخر مستفیدا القرآن الکریم واخترنا من القضایا القرآنیه الکبری قضایا حوار النبی موسی (علیه السلام) مع فرعون وملاه لنحصل علی نتایج عملیه ومیدانیه لتطبیقها فی مجتمعاتنا الإسلامیه.

    کلیدواژگان: اسلوب الحوار، الحوار الثقاف ی الناجح، الطرف الآخر، القرآن الکر یم، حوار موسی(ع) مع فرعون
  • احمد شفیعی نیا * صفحات 221-246

    للتقریب مواصفات واتجاهات مختلفه نظره للروی المتفاوته بها؛ فمن منطلق الکتاب والسنه له مبادی مما یهتم بها الإسلام من: التکافل الإجتماعی، والاخذ بالإسلام کمبدء مع إبقاء المذاهب علی ما هم علیه، و إبعاد الحوارات العلمیه والفقهی عن مسایل التاریخ تحکیما للإجتهاد، والترکیز علی الاصول الإسلامیه.  ومن منطلق التعددیه التقریب یعنی إعتبار جمیع الفرق علی انها حق او ان نعتبر کل واحد منها یشتمل علی بعض الحقیقه، مع ان إشتراکهم جمیعا فی الإسلام وبعض إختلافهم لایکون إلا منهجیا. والعلمانیه ایضا ترید طرد الإسلام وإقصاءه عن ساحه الحیاه بالمره، وحصره فی زاویه ضیقه منها، وهی إمحاء صوره المشکله لا إرایه حل لها؛ وهذا یتنافی مع اهداف التقریب الذی یعرف الإسلام البرنامج المشترکه المنجیه للبشر. والفکره الغربیه ترید ان تجتمع الناس بحوافز المادیه کالإتحادیات المبنیه علی الاسس الإقتصادیه او السیاسیه او العسکریه؛ وفی ذات الوقت یتغافلون عن الابعاد المعنویه للإنسان والمجتمع؛ والذی التقریب یریده هی: جمع المسلمین علی اسس مادیه ومعنویه، تطبیقا لرویه الإسلام الجامعه لما یحتاجه الإنسان من المادیات والمعنویات.

    کلیدواژگان: التقریب، التعددیه، العلمانیه، التکافل الإجتماعی، التعاون
|